قــــــــــــــــــــــــــــــــم !
سلام سلام سلام خوفید ؟! نی نی هاتون خوفن ؟! ما دیروز تصمیم گرفتیم بریم قم ،خلاصه وسایلمون رو جمع کردیم و راه افتادیم دیگه وقتی رسیدیم قم چون هنوز ناهار نخورده بودیم تو یه پارک وایسادیم ناهار خوردیم ( جاتون خالــــــــی) بعد ناهار حسنا جون گیر داده بود بریم سمت وسایل بازی منم مجبور شدم باهاش برم رفتیم اونجا کلیـــــ ـــــــ بازی کرد بعدشم رفتیم حرم ...! بعد از قم هم یه سر رفتیم مسجد جمکـــــــــــران . و بعد هم مامان فاطمه(مامان بابا) زنگ زدن و گفتن شام بریم خونشون ما هم دیگه تقریبا ساعت 9:30 شب بود رسیدیم تهران بعدشم یه راس رفتیم خونه مامان فاطمه اینا ...! شبم ک برگشتیم خیلی بد اخلاق شده بودی شاید ب خاطر این بود ک خیلیـــ...
نویسنده :
آبجیــــــــــ حنانــــه
13:15